هیچ چیز تو دنیا بدتر از این نیست که عاشق باشی و بهت بگن دروغ میگی تو منو بخاطر رو کم کنی بقیه میخوای
خیلی درد داره که حتی مصلحت خودتو نخوای ولی بهت بگن عشق تو باعث میشه که از خودم بدم بیاد
راستی این نسبتهای ناروا رو من از کی شنیدم؟
آهان همونی که صداش بهم آرامش میداد
با اینکه صداشو نشنیدم لحن صداش همیشه تو گوشم بود و برام آشنا
ولی دیگه داره همه چیزش یادم میره و چه خوب
خدایا شکرت
فقط خدای من
ازت یه چیز میخوام...
اگه یه روز تو این دنیای کوچیک تو یک شهری و دیاری واقعا دیدمش و باهام از نزدیک روبرو شد بهم قدرت بدی تا بتونم بهش پشت کنم
همون کاری که اون با من کرد...
""برگرفته از کتاب بی نشان""
نوشته شده توسط سجاد در دوشنبه 85/5/9 و ساعت 12:34 عصر |
نظرات دیگران()