توهم حزب الله
برادری که در این روزهای سخت، در کنار فرمانده و هموطنش سیدحسن نصرالله و همراه اوست، از حال و هوای معنوی حاکم بر رزمندگان حزبالله میگفت، از فضای عاشورایی سیدحسن و از نمازهای عارفانه او گفت که یادآور نماز ظهر عاشورای اباعبدالله(ع) است، از عطر شهادت که وجود این دلدادگان حق را آکنده کرده است و شگفت نیست که امروز برای حزبالله، عاشورا باشد و جنوب لبنان، کربلا، چراکه حسینیان سخت به زندگی در عاشورا باور دارند و ممات را در غروب عاشورا میدانند؛ «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا».
اگر پیر جماران، دفاع مقدس و کارزار سپاه اسلام با ارتش بعثی را «ایستادگی تمام اسلام در برابر تمام کفر» خواند، امروز میتوان نبرد جنوب لبنان را رویارویی خالصترین اسلام در برابر خالصترین کفر عالم دانست.
آنان که به استنشاق عطر شهادت و معنویت در فضای جبهههای ایران خو گرفته بودند و سالهاست که در پس آلودگیهای جاه و مال و شهوت، در این سرزمین، نفسشان به شماره افتاده، این روزها با استشمام رایحه شهادت از سرزمین لبنان، جانی دوباره گرفتهاند و شگفتی نیست از حلول روح شهادت در قرن بیستویکم؛ همان خداوندی که از دم روحالله در قرن بیستم نفس مسیحایی بر پیکره کمرمق موحدین دمید و عالم را با زمزمه توحید آکنده کرد، امروز از حلقوم فرزند روحالله، عالم را دگرگون ساخته است؛ «کل یوم هو فی شأن».
و امروز حسن است که ندای حسین(ع) را سر داده است. اوست که با یاران و توانایی معدود و محدودش در برابر دنیای ظلم ایستاده و با فریادی انباشته از عزت و مظلومیت، «هل من ناصر» سر میدهد.
و این نه به خاطر بیم از مرگ است که فرزندان روحالله، همچون مولا علی(ع) اشتیاقشان به مرگ، بیش از کودک به سینه مادر است، بلکه اتمام حجتی است برای ما.
برای ما که به نام حق، زنجیر باطل را بر پای خود گره زدهایم تا توان حرکت و رفتن را از ما بگیرد.
برای ما که آنچنان در بند روزمرگی و شیرینی دنیا فرو رفتهایم که قلبمان سنگ و گوششان کر شده است و حاضر به گذشتن از این جیفه متعفن که سراسر وجودمان را آکنده، نیستیم.
امروز عاشوراست و لبنان، کربلا؛ آزمونی سخت پیش روی ماست. مباد که از کوفیان باشیم.