سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
لازم ترین دانش بر تو آن است که صلاح دینت را به تو نشان دهد و مایه تباهی اش را برایت روشن سازد . [امام علی علیه السلام]
 
امروز: پنج شنبه 103 اردیبهشت 20

از ابتدای ورود حرفه نویسندگی و روزنامه‌نگاری به ایران، به طور قطع می توان گفت هیچ‌گاه آزادی عمل مطبوعات به معنی واقعی کلمه، که امکان جولان دادن در تمامی مسائل و خطوط قرمز ـ سیاسی و غیرسیاسی ـ ممکن باشد، وجود نداشته و این عرصه به شدت متأثر از اوضاع حاکم بر سیستم‌های مدیریتی و شرایط سیاسی کشور بوده است.

از طرفی با توجه به شواهد تاریخی، این وضعیت در دو برهه تا حدودی متفاوت بوده است:

1ـ اوایل دهه 1320 ، و به موازات روی کار آمدن پهلوی دوم؛ این جابه‌جایی فرصت خوبی برای تنفس و فعالیت شتابزده مطبوعات منتقد دولت و یا احزاب سیاسی وقت ایجاد کرده بود.

2ـ پس از انقلاب اسلامی و مردمی سال 57 ، که با روی کار آمدن چنین حکومت مردم گرا و مذهب محوری، وضعیت آزادی عمل مطبوعات و گستره بیان و انتقاد تا حدود زیادی بهتر از گذشته و متعادل تر شد. به ویژه دوران حکومت دولت موقت و زمامداری بنی‌صدر، و هم زمان با فعالیت گسترده گروه‌های چپ و معارضه آنها با گروه‌های انقلابی، یکی از آزادترین سال‌ها برای فعالیت مطبوعات موافق و مخالف حکومت و دیگر خطوط ممنوعه حکومتی و غیرحکومتی به وجود آمده بود.

پس از این دولت موقت و هم‌زمان با ادامه یافتن جنگ تحمیلی عراق، جریانات سیاسی و ارگان‌های مطبوعاتی نیز تحت‌الشعاع اوضاع و احوال حاد آن مقطع قرار گرفته، عمده سعی و کوشش آنها معطوف به ساماندهی و پی‌ریزی قالبی محکم برای حفظ تمامیت ملی و تقویت وحدت عمومی در این راستا گردید. از این رو و با توجه به این که نمی‌توان انتظار علی حده ‌ای از آن دوران داشت، و با نقد و تحلیل‌های غیر کارشناسی، بدون در نظر گرفتن شرایط آن روز به انتقاد و بحث و گفت‌وگو پرداخت، از پرداختن به رویکردهای موجود مطبوعات آن زمان و موشکافی اقدامات آنها خودداری می شود.

با پایان جنگ، بسیاری محدودیت ها و تنگناها جای خود را به فضایی نسبتا عادی داده ، زمینه را برای پیش گرفتن مجدد فعالیت های متوقف شده پدید آوردند. به طوری که در زمینه مطبوعات، عرصه‌ای که پس از جنگ پدید آمد، بس فراخ و وسیع تر نسبت به سال های قبل و به منزله خون تازه‌ای به شریان‌های رسانه‌ای ایران بود. اما در چنین موقعیتی، به نظر می‌رسید بهترین راه و ضروری‌ترین برنامه، رسیدگی به وضعیت اقتصادی و آشفتگی‌های معیشتی مردم بود که همین امر نیز در دستور کار دولت آقای هاشمی قرار گرفت. و از همین رو با توجه به همگامی مردم و مسئولان، برای آبادانی وسازندگی کشور، سیاست گذاری های کلی دولت و اینکه مسئولان به مسئله دیگری جز سازندگی نمی اندیشیدند ، مطبوعات خود به خود به حاشیه رانده شده و با افول بازار نقد و انتقادات رسانه ای ، مطبوعات عملا در انزوا قرار گرفتند .

ولی؛ در میان دولت های مذکور، دولت سید محمد خاتمی وضعیت دگرگونه ای داشت. با سپری شدن سال‌های مدیریت اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی در حالی روی کار آمد که خیال مدیران و مردم از دغدغه‌های اقتصادی و محرومیت‌های مادی تا حدودی راحت شده و نیاز به موضع‌گیری در جبهه‌هایی غیر از جبهه اقتصادی به چشم می‌خورد. و دولت هفتم با در نظر داشتن همین موضوع با شعار «توسعه سیاسی» توانست مخاطبان و به ویژه نخبگان بسیاری را جمع‌آوری و با خود همراه کند.

اما نکته قابل توجه این است که به رغم تکیه بسیار شخص رئیس‌جمهور و عوامل دولت هفتم و هشتم بر توسعه سیاسی و رفع محدودیت‌های مطبوعاتی و رسانه‌ای، آمارها حاکی از آن است که بیشترین شکایت‌ها از مطبوعات و رسانه‌ها در دوره آقای خاتمی بوده و نسبت به دوره‌های قبل که چنین شعاری را در سرلوحه فعالیت‌های خود نداشتند، بی‌سابقه بوده است.

نقطه پایان استراتژی های فرهنگی حاکمیت، با روی کار آمدن دولت نهم، محقق می شود. دولت محمود احمدی‌نژاد که به نوعی در زمان پایان جست‌وگریزهای ایدئولوژیک و استقرار کامل احزاب و تعریف شفاف گروه‌ها و جریانات سیاسی روی کار آمد را می‌توان شروعی برای راحت زیستن دوباره و تجربه نادیده بسیاری مطبوعات و اهالی قلم برای آزاد نگاشتن و راحت قلم زدن دانست.

رئیس کابینه نهم در حالی مسیر خیابان بهشت تا پاستور را طی کرد که وعده حضور سه ماه یک بار در تلویزیون و اعطای جایزه به مطبوعات منتقد دولت، یکی از جذابترین شعارهای او برای اهالی رسانه به شمار می‌رفت. وسعت دید محمود احمدی‌نژاد در رویارویی با مطبوعات، تا به آن حد پیش رفت که رئیس‌جمهور در یکی از نطق‌های خود، بر آزادی کشیدن کاریکاتور شخص اول اجرایی مملکت - یعنی خودش -  تأکید کرد.

نگرش محمود احمدی‌نژاد به جایگاه مطبوعات و توانایی این صنف برای یاری رساندن به دولت، مطلبی نیست که توسط دولت و دولتیان کمتر به آن پرداخته شده باشد!- هرچند گاه بی‌مهری‌هایی نیز از جانب عوامل دولت و کمتر اثری ازتبدیل حرف به عمل دیده شده است- اماانتظار و امید به بسیار بهتر از امروز شدن وضعیت مطبوعات و رسانه‌ها از رئیس‌جمهور و دولت او همچنان باقی است و با توجه به حسن نیت و رویارویی مثبتی که رئیس‌جمهور با مردم برقرار کرده است، انتظار آن می‌رود آقای احمدی‌نژاد نیز مانند شهردار تهران – که شکایات سابق شهرداری را نادیده گرفته و مسئولان شهری را از اقامه دعوی علیه مطبوعات منع کرده است- راه را برای فعالیت بیشتر مطبوعات باز گذارد و از این راه کمک بزرگی برای پویایی هر چه بیشتر سیستم مدیریتی کشور، به یاری بازوان پر توانی چون مطبوعات، انجام دهد.

از بدیهیات است که درخواست چنین آزادی و وسعت فعالیتی ، با اقداماتی که تداعی لجام گسیختگی و بی مهاری کند هیچ سنخیتی نداشته، و این خواسته جدا است و آن سخن سوا .


 نوشته شده توسط سجاد در یکشنبه 85/5/1 و ساعت 10:28 عصر | نظرات دیگران()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم

توهم حزب الله
سجاد
تست

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 13
مجموع بازدیدها: 21492
فهرست موضوعی یادداشت ها
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه